انحطاط آخرالزّمانی
در منابع روایی معتبر مانند «کافی» و منابع تفسیری متقن، مانند «المیزان»، روایتی مفصّل از امام ششم(ع) نقل شده که به خوبی، جامع تحوّلات و انحطاطات مردم عصر آخرالزّمان در آستانه ظهور است:
محمّدبن ابیحمزه از حمران روایت كرده است كه: امام صادق(ع) (در مجلسی كه صحبت از قدرت و شوكت غیرشیعیان و فقر و بدحالی شیعیان میشد) فرمودند: «... آیا نمیدانی كه هر كس منتظر امر ما باشد و بر اذیّتها و ترسها كه امروز میبیند، صبر كند، فردا در زمره ما خواهد بود؟ پس هر زمان دیدی حقّ مرده و اهلش از بین رفته است و جور و ستم همه جا را فراگرفته و «قرآن»، كهنه شده و چیزهایی در آن پدید آمده كه در آن نیست و دیدی كه قرآن طبق هوا و هوسها توجیه و تفسیر میشود و دیدی كه دین وارونه شده، آن چنان كه كاسه وارونه میشود و دیدی كه اهل باطل بر اهل حق، آقایی و سروری میكنند و دیدی كه شر ظاهر گشته و از آن نهی نمیشود، بلكه از اهل شر دفاع میشود و دیدی كه فسق، علنی شده و مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا میكنند و دیدی كه مؤمن سكوت كرده، چون گفتارش پذیرفته نمیشود و دیدی كه فاسق دروغ میگوید و پذیرفته میشود و كسی دروغ و افترای او را رد نمیكند و دیدی كه صغیران، بزرگان را تحقیر میكنند و دیدی كه قطع رحم، همگانی شده و دیدی كه وقتی كسی را به فسق میستایند به خود او میخندد و سخن گوینده را رد نمیكند و دیدی كه به پسر همان را میدهند كه به زن میدهند و دیدی كه زنان با زنان ازدواج میكنند و دیدی كه مدح و ثنا بسیار شده و دیدی كه مرد مال خود را در غیر راه اطاعت خدا انفاق میكند و كسی نیست كه او را نهی كند و دست او را بگیرد و دیدی كه مردم وقتی مؤمن را میبینند كه در حال اجتهاد و تلاش است، پناه به خدا میبرند از اینكه مثل او باشند و دیدی كه همسایه، همسایهاش را میآزارد و كسی نیست جلویش را بگیرد و دیدی كه كافر وقتی وضع رقّتبار مؤمن را میبیند، از وضع خود خوشحالی میكند و چون فساد را در پهنای زمین، گسترده میبیند مسرور میشود و دیدی كه شرابهای گوناگون علناً نوشیده میشود و مردمی بر سفره شراب جمع هستند كه از خدای عزّوجلّ هیچ پروایی ندارند و دیدی كه امر به معروف زایل شده و دیدی كه فاسق در اعمالی كه خدا دوست ندارد نیرومند و مورد حمایت و مدح قرار میگیرد و دیدی كه دارندگان آیات، مورد تحقیر واقع میشوند و هر كسی هم آنان را دوست بدارد، تحقیر میشود و دیدی كه راه خیر بسته شده و راه شر باز و پر رهرو است و دیدی كه خانه كعبه معطّل مانده و مردم از رفتن به زیارت آن نهی میشوند و به ترك آن تشویق و مأمور میگردند و دیدی كه هر كس به دیگری میگوید، آنچه را كه خود نكرده و دیدی كه مردان خود را برای مردان چاق میكنند و زنان برای زنان و دیدی كه مرد از راه ماتحت خود روزی به دست میآورد و زن از راه فرجش و دیدی كه زنان برای خود مجالس ترتیب میدهند آن چنان كه مردان تشكیل میدهند و دیدی كه در دودمان بنیعبّاس عمل لواط و زن شدن مردان شایع و علنی گشته و به همین منظور خود را خضاب میكنند و شانه میزنند، آنچنانكه زنان برای شوهر خود شانه میزنند و مردان مالها به خاطر فروج خود خرج میكنند و چند نفر بر سر یك مرد تنازع میكنند و بر سر او، این علیه دیگری و آن علیه این غیرت به خرج میدهد.
و دیدی كه صاحب مال محترمتر از مؤمن است و ربا علنی معامله میشود و كسی سرزنش نمیكند و دیدی كه زنان به سبب دادن زنا ستایش میشوند و زن، شوهرش را در عمل لواط با مردی دیگر كمك و همكاری میكند و دیدی كه در نظر اكثریّت مردم بهترین خانوادهها آن خانوادهای است كه زنان را بر كار فسق كمك میكنند و دیدی كه مؤمن همواره در اندوه و تحقیر شده و خوار است و دیدی كه بدعتها و زنا علنی شده و مردم را دیدی كه با شاهدی كه به دروغ شهادت میدهد به یكدیگر تجاوز میكنند و دیدی كه حرام حلال و حلال تحریم شده است و دیدی كه هر كس دین را با رأی و نظر خود برای خود توجیه میكند و كتاب خدا و احكامش تعطیل شده است و دیدی كه در ارتكاب گناه از تاریكی شب استفاده نمیشود؛ بلكه در روز روشن گناه میكنند و دیدی كه مؤمن جز با قلبش نمیتواند منكر را انكار كند و دیدی كه مال بسیار هنگفت در راه خشم الهی خرج میشود و دیدی كه والیان ولایت و سرپرستی مردم را قباله كسی بدانند كه قدرتش بیشتر است و دیدی كه محرم به محرم خود اكتفا كند و با او ازدواج نماید و دیدی كه مردم به صرف تهمت و بر اساس ظن كشته میشوند و دیدی كه مردم بر سر عشق ورزیدن به یك پسر با یكدیگر به ملاك غیرت میستیزند و حتّی بر سر این عشق جان و مال فدا میكنند.
و دیدی كه مردم كسی را كه شهوت خود را با رفتن نزد زنان خاموش میكند، سرزنش مینمایند و دیدی كه مرد با زنا دادن همسرش پول در میآورد و زندگی میكند با علم به اینكه او زنا میدهد و حتّی بر این كار او نظارت دارد و دیدی كه زن، قاهر و مسلّط بر شوهرش میشود و بر خلاف میل او كارها میكند و علیه او پولها خرج میكند و دیدی كه مرد، همسر و دختر ـ كنیز ـ خود را كرایه میدهد و به طعام و نوشیدنی پست راضی میشود و اگر دیدی كه سوگند به دروغ به خدای عزّوجلّ بسیار و شایع شده و دیدی كه قمار، علنی و آشكار گشته و دیدی كه شراب به طور علنی فروخته میشود و كسی از آن منع نمیكند و دیدی كه زنان مسلمان ناموس خود را به اهل كفر میدهند و دیدی كه لهو و لعب و رقص و آوازهخوانی علنی شده، مسلمانان از آن عبور میكنند و احدی، احدی را منع نمیكند و احدی جرئت بر منع آن ندارد و دیدی كه افراد شریف و آبرومند به وسیله كسانی كه از قدرت آنان میترسند توهین شده و خوار میشوند و دیدی كه نزدیكترین افراد به درگاه والیان آن كسی است كه با بدگویی به ما اهل بیت، آن والیان را مدح میگویند و دیدی كه شنیدن صوت قرآن بر مردم سنگینی میكند و در مقابل، شنیدن آوازهای باطل برایشان آسان و خفیف است و دیدی كه همسایه را از ترس زبانش احترام میكنند و دیدی كه راستگوترین مردم دروغسازانند و دیدی كه شر علنی و بازار سخنچینی رایج شده و دیدی كه بغی و ستم آشكار گشته و دیدی كه غیبت كردن نوعی ملاحت و خوشاخلاقی تلقّی میشود و مردم یكدیگر را به سبب آن بشارت میدهند و دیدی كه حج و جهاد جنبه غیرخدایی به خود میگیرد و دیدی كه سلطان برای كافر، مؤمن را توهین نموده و خوار میسازد و دیدی كه خرابی بر عمران مسلّط شده و دیدی كه زندگی یك فروشنده از راه خیانت در كیل و وزن اداره میشود و دیدی كه خونریزی یك امر آسان و پیش پا افتاده تلقّی میشود و دیدی كه اگر كسی به طلب ریاست برمیخیزد غرضش تنها دنیا است و خود را مردی بد زبان معرفی میكند تا كسی جرئت اعتراض كردن نداشته باشد و نیز امور به او نسبت داده میشود و دیدی كه به نماز بیاعتنایی میشود و دیدی كه ثروتمند مال بسیاری نزدش جمع شده و از روزی كه مشغول جمع آوری آن شده، زكاتش را نداده و دیدی كه میّت را از قبرش بیرون میكشند و آزارش داده، كفنهایش را میفروشند و دیدی كه هرج و مرج بسیار شده و دیدی كه افراد در صبح و عصر مست هستند و هیچ اهتمامی به وضع مردم ندارند و دیدی كه با چهارپایان جماع میكنند و دیدی كه چهارپایان به جان یكدیگر میافتند و یكدیگر را پاره میكنند دیدی كه مرد برای نماز خانهاش میرود و برمیگردد؛ در حالی كه جامههایش را ربودهاند و دیدی كه دلهای مردم دچار قساوت و چشمهاشان خشك شده و ذكر خدا بر آنان سنگین میآید و حرامخواری علنی گشته و بر سر آن، از یكدیگر پیشی میگیرند و دیدی كه نمازگزار اگر به نمازخانه میرود، برای آن است كه خود را به مردم نشان دهد و مردم او را ببینند كه نماز میخواند و اگر دیدی كه فقیه برای غیر هدف دین، تفقّه میكند، (یعنی به این منظور فقه میخواند كه دنیا و ریاست به دست آورد) و دیدی كه مردم به سوی آن كسی میشتابند كه غالب باشد و خلاصه هر یك از دو طرف نزاع غلبه كند مردم با او باشند، چه غلبهاش حق باشد چه باطل و دیدی كه طالب حلال، مورد مذمّت و سرزنش و طالب حرام مورد مدح و احترام قرار گیرد و دیدی كه در دو حرم كعبه و «مدینه» كارهایی صورت میگیرد كه خدا دوست نمیدارد و هیچكس جلوگیر آنان نیست و حتّی بین آنان و آن عمل زشت، كسی حائل نمیشود و دیدی كه در دو حرم شریف، ساز و آواز علنی اجرا میشود و دیدی كه افرادی سخن از حق میگویند و امر به معروف و نهی از منكر میكنند، ولی از پای خطابهاش كسی برمیخیزد در حالیكه خود را خیرخواه و دلسوز او میداند و از در خیرخواهی و نصیحت میگوید: خدا از تو نخواسته كه این حرفها را بزنی و دیدی كه مردم در اقتدای به اهل شر با یكدیگر همچشمی میكنند و دیدی كه راههای خیر از رهرو خالی است و احدی به آن راه نمیرود و دیدی كه جنازه را به اهتزاز در میآورند و كسی از این عمل ناراحت نمیشود و دیدی كه هر سالی كه میگذرد، بدعتهای بیشتری از سال قبل باب شده و شرّ بیشتری پیدا میشود و دیدی كه خلق و جمعیّتها جز اغنیا را پیروی نمیكنند و دیدی كه حاجت محتاج را در برابر مسخره كردن او و خندیدن به او بر آورده میكنند و ترحّمشان برای غیر رضای خدا است و دیدی كه آیات آسمانی الهی رخ میدهد؛ ولی كسی از آن نمیترسد و دیدی كه مردم با یكدیگر جفتگیری میكنند، آنطور كه چهارپایان میكنند و كسی این عمل را زشت ندانسته و اگر زشت بداند از ترس مردم نهی نمیكند و دیدی كه افراد، اموال بسیار در غیر راه خدا میكنند؛ ولی در راه خدا از انفاق مالی اندك، مضایقه میكنند و اگر دیدی كه رنجاندن و عقوق پدر و مادر علنی و خوار شمردن آنان شایع شده و در نظر فرزندان، بدترین مردم تلقی میشوند، حتّی فرزند خوشحال میشود از اینكه بر پدر و مادرش تهمت زده شود و دیدی كه زنان بر حكومت و سلطنت چیره شدهاند و بر هر امری كه هوا و هوس آنان را تأمین كند، مسلّط گشتهاند و دیدی كه فرزندان به پدر و مادر خود افترا میبندند و پدر و مادر خود را نفرین میكنند و از شنیدن خبر مرگشان خوشحال میشوند و اگر دیدی كه وضع به اینجا كشیده شده است كه اگر شخصی روزی بر او بگذرد كه در آن روز مرتكب گناه بزرگی نشود، فسق و فجوری انجام ندهد، كمفروشی و خیانتی ننماید، به حرامی دست نیافته یا شراب مسكری ننوشد، در غم و اندوه فرو میرود و میپندارد كه آن روز او به بطالت گذشته و یك روز از عمرش ضایع شده است و دیدی كه سلطان، خوردنیها را احتكار میكند و دیدی كه اموال ذوی القربای رسول خدا(ص) به ناحق تقسیم میشود و با آن اموال، قمار میكنند و شراب مینوشند و دیدی كه با شراب، خود را معالجه میكنند و برای مریض تعریف و توصیف میكنند كه فلان شراب برای تو بسیار نافع است و از شراب شفا میطلبند و اگر دیدی كه مردم در ترك امر به معروف و نهی از منكر و ترك اعتقاد به وجوب آن، با هم برابرند و دیدی كه باد به بیرق منافقان و اهل نفاق میوزد؛ ولی بیرق اهل حق حركتی ندارد و دیدی كه مؤذّنها و نمازخوانها در برابر مزد، اذان میگویند و نماز میخوانند.
و دیدی كه مسجدها پر است از مردمی كه از خدا نمیترسند و در آنجا جمع شدهاند برای غیبت و خوردن گوشت اهل حق و در آن از خوبیهای شراب مسكر سخن میگویند و دیدی كه پیشنمازی مست بر مردم نماز میخواند؛ در حالی كه نمیفهمد چه میخواند و كسی هم او را ملامت نمیكند؛ بلكه اگر مست شود مردم از ترس، احترامش میكنند و او را وا گذاشته، تعقیبش نمیكنند و بلكه معذورش میشمارند و اگر دیدی فردی را دارند به صلاح و خوبی مدح و ثنا میكنند كه اموال ایتام را میخورد و دیدی كه قاضیان به خلاف آنچه خدا دستور داده است، قضاوت میكنند و دیدی كه والیان به انگیزه طمع، افراد خائن را امین خود میسازند و دیدی كه والیان میراث را به جای اینكه آن را طبق فرمان خدا در بین ورثه تقسیم كنند، تنها به وارثی میدهند كه اهل فسق و جرئت بر خدای تعالی باشد (رشوه و حق و حساب، خود را از او میگیرند) و او را آزاد میگذارند تا با حقّ سایر ورثه، هر كاری كه خواست، بكند و دیدی كه در منبرها، مردم را به تقوا امر میكنند؛ ولی خود گویندگان به آنچه میگویند، عمل نمیكنند و دیدی كه نماز در اوقاتش خوانده نمیشود و به اوّل وقت خواندن اهمّیتی نمیدهند و دیدی كه صدقهها به سفارش و شفاعت داده میشود و در آن رضای خدا مقصود نیست و بلكه به این جهت داده میشود كه مردم از او طلب میكنند و اگر دیدی كه مردم در شكم و شهوت آزادند، باكی ندارند از اینكه چه میخورند و چه نكاح میكنند و دیدی كه دنیا به مردم روی آورده و دیدی كه شعائر دین، كهنه و بر افتاده است، در چنین روزگاری بر حذر باش! و برای درخواست نجات از خدا، به خدا متوسّل شو و بدان كه مردم در چنین روزگاری غرق در سخط الهی هستند و اگر خدای تعالی مهلتشان داده، از این كار منظوری دارد و تو منتظر تحقّق آن منظور باش و كوشش كن تا خدای عزّوجلّ تو را در وضعی ببیند كه خلاف وضع مردم باشد تا اگر عذاب بر آنان نازل شود تو زودتر به رحمت خدای تعالی برسی و اگر عذابشان تأخیر بیفتد آنها مبتلا شوند و تو از آنچه آنها در آن هستند، بیرون شده باشی؛ یعنی تو مثل آنان بر خدای عزّوجلّ جرئت نكرده باشی و بدان! كه خدای تعالی اجر نیكوكاران را ضایع نمیسازد و رحمت خدا به نیكوكاران، نزدیك است.1
پی نوشتها:
1. «الکافی»، کلینی، ج 8، ص 36 -42 ؛مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص 256؛ «وسائل الشیعه»، حر عاملی، ج16، ص 276؛ «المیزان»، طباطبایی، ج5، ص 397.